مطالعات انجام گرفته حاکی از آن است که ۸۰ درصد مردم بعد از حداکثر ۶ هفته تصمیماتشان را فراموش و رها میکنند. برای درک اینکه چرا بسیاری از مردم نمیتوانند زندگی خود را تغییر دهند باید به باورهای آنها دقت کنید. اکثر مردم دوست دارند در زندگی خود تغییری ایجاد کنند اما معمولا ترسها و عدم اعتماد به نفس دلسردشان میکند. اگر شما قصد ایجاد تغییر در زندگی شخصی و اجتماعی و شغلیتان را دارید ابتدا باید آماده شکست دادن «ترس از تغییر» باشید.
1- سیستم تشویق را نهادینه کنید
برای موفقیت در تغییر زندگی شخصی و شغلی و شکست دادن حس ترس از تغییر باید یک سیستم تشویقی و جایزه دادن برای خودتان مهیا کنید. در مورد خودتان کمی فکر کنید. اگر ذهن شما به این معتقد است که تغییر باعث میشود فعالیتی که از انجام دادنش لذت میبرید را از دست بدهید، شما این ذهنیت را میپذیرید؟ برای اینکه روند انتقال و تغییر در زندگی شخصی و شغلی شما به آسانی انجام شوند باید ذهن خود را قانع کنید که این تغییر به معنای از دست دادن نیست بلکه به معنای به دست آوردن یک پاداش اضافی است.
زمانی که مرتب برای خودتان پاداش در نظر بگیرید تشویق میشوید که به تغییر ادامه دهید و از آن دست نکشید. اشتباهی که اغلب مردم در این راه مرتکب میشوند این است که سعی میکند «ترس» را با «ترس» شکست دهند. این روش معمولا جواب نمیدهد.
برای موفقیت در این راه باید به این نتیجه برسید که برداشتن یک هویج بیشتر از چماق جواب میدهد. هر زمانی که برایتان امکانپذیر است خودتان را تشویق کنید تا لذت ببرید. این روش بهتر جواب میدهد تا اینکه خودتان را قانع کنید که از درد و رنج فرار کنید.
با تمرکز کردن روی حرکت به سوی لذت شما به آرامی ذهنتان را به سوی تغییر تشویق میکنید. مثلا اگر قصد دارید در سبک زندگی خود تغییر ایجاد کنید و به تناسب اندام برسید، بعد از گذشت زمان دیگر خوردن یک تکه کیک شکلاتی را به یک کاسه سالاد ترجیح نمیدهید.
2- در مورد تغییر تحقیق کنید
در حالیکه تغییر در زندگی شخصی و شغلی میتواند مثل یک تغییر عقیده بزرگ و اساسی برای شما باشد شما میتوانید با تحقیقاتی که در این زمینه انجام میدهید ارتفاع سطح تغییر را کاهش دهید و در جای امنتری بایستید. اغلب افراد زمانی که تصمیم به تغییر در زندگی شخصی و شغلی خود میگیرند فقط روی نتایج این تغییر تمرکز کرده و درباره آن تحقیق میکنند.
البته تحقیق در مورد نتایج تغییر یک انگیزه برای شروع است اما به ندرت باعث ادامه حرکت در شما میشوند. هر گاه که شما در مسیر تغییر متوقف شدید به معنای این است که از مرحله بعد به خاطر عدم شناخت و تحقیق کافی ترسیدهاید.
3- از خودتان بپرسید: چه چیزی شما را میترساند
ترس شما از تغییر در واقع از ترس شما از عدم اطمینان حاصل میشود. به کسی فکر کنید که علاقمند به تغییر شغل خود است. این فرد میداند وضعیتی که در حال حاضر در آن است وضعیت درستی نیست و یک جای کار ایراد دارد. ایده رویایی او به دست آمدن شغلی است که از طریق آن بتوانند پول بیشتری به دست بیاورند.
اما معمولا این فردی که در فکر تغییر شغل خودش است ایده خاصی برای این تغییر ندارد. به همین دلیل معمولا این هدف اگر منجر به شکست شود تبدیل به یک احساس غرق شدن میشود.
به همین دلیل بهتر است لیستی از ترسهایتان درست کنید و مشخص کنید که از چه چیزی میترسید و در مورد روشهای غلبه بر این ترسها را تحقیق و سعی کنید بر آنها غلبه کنید.
۴- به گذشته و آینده فکر نکنید
زمانی که نسبت برای تغییر اعتماد به نفس ندارید و میترسید به این معنی است که در زمان حال زندگی نمیکنید. در واقع زمانی که احساس تنش و اضطراب دارید در زمان گذشته یا آینده زندگی میکنید.
اگر در گذشته زندگی میکنید معمولا مدام به خودتان اشتباهات قبلی را به خودتان یادآوری میکنید. شما مدام نگران تکرار این اشتباهات هستید و این مسئله ادامه مسیر را برای شما سخت میکند.
گاهی اوقات در اشتباهات گذشته فقط شما مقصر نیستید. اگر کسی مدام اشتباهات گذشته را به روی شما بیاورد این مسئله میتواند به تنهایی برای تضعیف روحیه شما برای ادامه زندگی، چه برسد به تغییر شخصی و شغلی، کافی باشند. در هر حالت پرداختن مداوم و فکر کردن به تجربیات اشتباه گذشته میتوانند اعتماد به نفس شما را در موقعیت فعلی از بین ببرند.
از سوی دیگر اگر بیش از حد به آینده فکر کنید از نتایج کارهایی که در زمان حال انجام میدهید غافل خواهید شد. برای مثال برای ارتقا شغلی تلاش نمیکنید چون به حجم کاری که ممکن است گریبان شما را بگیرد فکر میکنید. یا از شروع روابط جدید میترسید چون از از صدمات روحی احتمالی و شکست میترسید.
هر گونه تحول و تغییر شخصی و شغلی که قصد دارید در اطراف خود ایجاد کنید مراقب باشید که عدم قطعیتی که معمولا در فضای اطراف شما را احاطه کرده باعث شود که در تصمیم خود مردد شوید و تغییر را به تعویق بیندازید.
۵- در زمان حال زندگی کنید
زمانی که در زمان حال زندگی میکنید تقریبا چیز خاصی برای نگرانی و استرس وجود ندارد. به جای چالش با نگرانیها به هر موقعیتی به عنوان فرصتی برای رشد نگاه میکنید.
اگر از یک رابطه بد و ناخوشایند بیرون آمدهاید از تجارب آن به نفع خودتان چیزی یاد گرفتهاید؟ آیا جذب شخصی شده بودید که با اهدافی که داشتهاید مقابله میکرده و مخالف بوده است؟ آیا در جریان رابطه اتفاقی افتاده بوده که آن را در مسیر شکست قرار داده است؟ تنها هدف از به یادآوری این موارد ایجاد فرصتهایی برای تصمیمگیری بهتر است. شما نباید از تغییرات مربوط به گذار از زندگی مجردی به یک رابطه دو نفره هراسی داشته باشید. در عوض وقت و فرصت خود را برای پیدا کردن فرد مناسب بگذارید.
وقتی که در زمان حال زندگی میکنید به خودتان اجازه میدهید بهترین تصمیم را با اطلاعات در دسترس بگیرید. اما زمانی که روی گذشته و آینده تمرکز میکنید فرصت تصمیمگیری را از خودتان دریغ میکنید.
۶- پلهای پشت سر را خراب کنید
شاید بگویید که تمام توصیههای گفته شده را انجام دادهاید اما هنوز موفق به ایجاد تغییر در زندگی شخصی و شغلی خود نشدهاید. اگر خودتان را در این موقعیت احساس میکنید باید سازوکار را در جایی قرار دهید که تغییرات را برای شما آسان کند. اگر به نظرتان در این سطح این مسئله کار سختی است بهتر است پلهای قدیمی پشت سرتان را خراب کنید.
هر زمان که ترس از تغییر جلوی ایجاد تغییر را در شما بگیرد، با قرار دادن سازوکار مورد نیاز و مناسب در محل صحیح میتوانید ترس را وادار به عقبنشینی کنید. فراموش نکنید در اکثر اوقات پیشرفت در روند تغییر از عقب نشینی به سمت زندگی قبلی دشوارتر است.
۷- یک برنامه جامع داشته باشید
برای شکست دادن ترس از تغییر و گذار از یک دوره به یک دوره دیگر شما به یک برنامه جامع نیاز دارید. زمان مناسب و لازم را برای درک انگیزههای خود، تحقیق در مورد نگرانیها و ساز و کار مناسب تغییر صرف کنید.