چگونه محصول و فایل خود را بفروشیم؟

چگونه محصول و فایل خود را بفروشیم؟

امیدوارم از این عنوان تکراریِ چگونه محصول خود را بفروشیم دل‌زده نشوید، چرا که انقدر در این رابطه مطالب نوشته شده است و اینفوگرافیک‌ها ترجمه و طراحی شده است که نوشتن دوباره از آن یک ریسک یا کار بیهوده‌ای تلقی خواهد شد. اینکه بگوییم این پست متفاوت از همه‌ی نوشته‌ها در این موضوع است فقط یک جمله‌ی فریب‌دهنده برای نگه داشتن مخاطب و قلقلک آن برای کلیک بر روی گزینه‌ی (بیشتر…) است. واقعیت این است که این پست هم مثل دیگر نوشته‌ها در این موضوع، قصد کمک کردن و راهنمایی دارد، فقط شاید کمی در لحن و بیان متفاوت و جذاب‌تر باشد. پس حالا وقت دانستنِ چگونه محصول خود را فروفختن است.

به مشتری اجازه دهید به شما اعتماد کند.

بارها پیش آمده است که وارد مغازه‌ای شده‌ام، وسیله‌ی مورد نیاز و باب میلم را هم انتخاب کرده‌ام اما در آخر به علت اعتماد نکردن به فروشنده، از خرید آن منصرف شده‌ام. همین موضوع در خرید‌های اینترنتی هم به وفور برای من پیش آمده است، خرید بلیط قطار و هواپیما، بازی و فیلم، وسیله تزئینی و خیلی چیزهای دیگر، همه‌ی اینها را نخریده‌ام فقط به این علت که به وبسایت فروشنده اعتماد نکرده‌ام. کمی طراحی شفاف و حداقل داشتن نماد اعتماد الکترونیک، باعث ایجاد یک اعتماد نسبی خواهد شد، همچنین دریافت پول به صورت نقدی هنگام تحویل محصول.

۹۰٪ از زمان را به صحبت‌های مشتری اختصاص دهید.

یک وقت‌هایی فروشنده آنقدر از یک محصول تعریف می‌کرد و حرف می‌زد که فکر می‌کردم برای مثال این فقط یک تی‌شرت نیست، جلیقه‌ی ضد گلوله است گفتگوی دو طرفه داشتن خوب است نه اینکه مشتری فقط شنونده باشد. در وبسایت‌ها و فروشگاه‌های خود بخشی برای ارسال نظر، حتماً در نظر بگیرید.

در مورد خود و محصول خود، شفاف‌سازی کنید.

همه‌ی ما دوست داریم بدانیم از کی و کجا خرید می‌کنیم، یعنی همان اعتماد نسبی. یک تعریف ساده و چند خط توضیح درباره خودمان می‌شود همان شفاف‌سازی.

زیره به کرمان نبرید!

خود این عبارت ۴ کلمه‌ایِ باحال بیان‌گر همه چیز هست و قَدِ ۴ پاراگراف در خودش مفهوم و محتوا دارد. پس زیره به کرمان نبریم

به مشتریان خود زمان بدهید تا تصمیم‌گیری کنند.

یکهو جواب نه شنیدن یا کلیک نکردن روی گزینه‌ی خرید، ضدحال بدی هست. کمی صبوری و ایجاد فضای تصمیم‌گیری برای مشتری یعنی جواب بله شنیدن و کلیک شدنِ گزینه‌ی خرید. پاسخ به سوالات خریدار به جای متقاعد کردن او، فرصت تصمیم‌گری درست برای او ایجاد می‌کند.

زمانی که محصول خود را تلفنی می‌فروشید، بایستید.

تلفن صحبت کردن آداب خاص خود را دارد، حالا چه برسد به اینکه بخواهیم تلفنی محصول خود را هم بفروشیم. ایستاده تلفن حرف زدن نوعی اشتیاق و آمادگی در فرد ایجاد می‌کند و مسلط‌تر می‌توانید محصول خود را بفروشید.

تا آخرین نفس پیگیر باشید.

فروش رفتن محصول اتمام کار نیست، تازه شروع ماجراست! تا رسیدن محصول به دست خریدار پیگیر باشید. این پیگیر بودن یعنی ایجاد حس رضایت در مشتری و شانس خرید دوباره از شما.

خوش‌بین باشید، نه واقع‌گرا!

واقع‌بین بودن یعنی محصول من یا فروش می‌رود یا نه، اما خوش‌بین بودن یعنی محصول من فروش می‌رود یا سعی می‌کنم برای فروش آن.

همه‌ی راه‌ها را طی کنید تا یک جواب مثبت بگیرید.

منظور از همه‌ی راه‌ها یعنی همین مواردی که گفته شد و موارد مشابه و توصیه‌های دیگر. مطمئناً هر کدام از این توصیه‌ها می‌تواند به شما یک جواب مثبت هدیه بدهد.

دیدگاه ها
اولین دیدگاه را شما بنویسید | ثبت دیدگاه